نگاه تاریخی به وحی

آیا دیدگاه معنوی از تاریخ وجود دارد که کتاب مکاشفه آشکار می کند؟

«آنچه را که دیدی، و آنچه هست، و چیزهای آینده را بنویس» (مکاشفه 1:19).

مکاشفه عیسی مسیح عیسی را آشکار می کند: اقتدار او، وفاداری او، عشق فداکارانه او، و قدرت او برای نجات روح و قلب مردم به طور کامل از گناه و عاری از گناه. اما همه اینها در چارچوب زمان آشکار می شود زیرا ما در وجود و درک خود به واسطه تجربیاتی که در این جهان زمان اتفاق می افتد محدود شده ایم. به هر حال، رکورد کلمات در مکاشفه کتاب مقدس است، و تمام کتاب مقدس به عنوان یک رکورد تاریخی از آموزه ها در چارچوب یک جهان زمان نوشته شده است.

«اکنون همه این چیزها به عنوان نمونه برای آنها اتفاق افتاد و برای پند و اندرز ما، که پایان جهان بر آنها رسیده است، نوشته شده است. بنابراین، کسی که فکر می کند ایستاده است، مراقب باشد که مبادا سقوط کند. هیچ وسوسه ای شما را نگرفت مگر آنچه که برای انسان رایج است. اما خدا امین است که اجازه نمی دهد بیش از آنچه می توانید وسوسه شوید. اما با این وسوسه راهی برای فرار نیز خواهید ساخت تا بتوانید آن را تحمل کنید.» (اول قرنتیان 10:11-13)

مکاشفه یقیناً هشداری برای خادمان عیسی مسیح از روی یک رکورد تاریخی به نام «کتاب مقدس» است. آزمایش های گیج کننده و وسوسه های فریبنده ای را که شیطان در گذشته بر جان ما مرتکب شده است آشکار می کند تا بتوانیم با درک جسارت کنیم: «هیچ وسوسه ای شما را نگرفت مگر آنچه در بین انسان ها است، اما خدا امین است که نمی خواهد. بگذار بیش از آن چه می توانی وسوسه شوی. اما با این وسوسه راهی برای فرار نیز خواهید ساخت تا بتوانید آن را تحمل کنید.» خدا را به خاطر مکاشفه حقیقت از کتاب مقدس که می توانیم در دنیای زمانه خود اعمال کنیم و از آن حکمت بیاموزیم سپاسگزاریم!

«...چشمانت معلمان تو را خواهد دید و گوشهایت سخنی را از پشت سرت خواهد شنید که می گوید: این راه است، در آن قدم بردارید، وقتی به دست راست می گردید و وقتی به چپ می گردید.» (اشعیا 30:20-21)

چگونه معلمی که در مقابل خود می بینیم، می تواند مانند صدایی باشد که از پشت سر خود می شنویم؟ با آموختن درس‌های معنوی از سوابق تاریخی که «پشت سر ما» یا در گذشته است. آیا این راهی نیست که عیسی پیام مکاشفه را به یوحنا ابلاغ کرد؟

«در روز خداوند در روح بودم، و از پشت سر خود صدای بلندی مانند شیپور شنیدم... و برگشتم تا صدایی را ببینم که با من صحبت می کرد. و برگشتم، هفت شمعدان طلایی را دیدم. و در میان هفت شمعدان یکی شبیه پسر انسان...» (مکاشفه 1:10 و 12-13)

وقتی یوحنا برگشت، عیسی را در میان شیئی از تاریخ گذشته یهودیان دید: هفت شمعدان طلایی که قبلاً در معبد اورشلیم وجود داشت. و سپس هنگامی که یوحنا با معلم خود عیسی روبرو شد، به آموزش این موضوع از تاریخ گذشته به او پرداخت. آنچه عیسی با شمعدان آشکار کرد به یوحنا نور و درک در مورد وضعیت روحانی کلیسا در روزگار یوحنا می‌دهد.

«چیزهایی را که دیدی، و چیزهایی را که هست، و چیزهایی را که در آینده خواهند بود، بنویس. راز هفت ستاره ای که در دست راست من دیدی و هفت شمعدان طلایی. هفت ستاره فرشتگان هفت کلیسا هستند و هفت شمعدان که دیدی هفت کلیسا هستند.» (مکاشفه 1:19-20)

عیسی قبل از مرگ و رستاخیز خود اغلب به افراد تاریخی و وقایع ثبت شده در کتاب مقدس اشاره می کرد و از آنها برای آموزش یک درس معنوی استفاده می کرد. رسولان نیز در رسائل خود همین کار را کردند. پس چرا نباید با کتاب مکاشفه همینطور برخورد کرد؟ آیا درس های زیادی از تاریخ کلیسا وجود ندارد که بتوانیم از آن درس بگیریم؟ البته وجود دارد. و اگر مایلید که درس‌های روحانی مکاشفه را در تاریخ کلیسا اعمال کنید، درس‌های روحانی زیادی خواهید آموخت که به شما کمک می‌کند از فریب‌ها و دلسردی‌های بسیاری که دشمن روح شما امروز به شما می‌فرستد اجتناب کنید.

برخی استدلال می کنند: "اما دیدگاه تاریخی کتاب مکاشفه در گذشته توسط بسیاری تحریف شده و مورد سوء استفاده قرار گرفته است." بله، و شیطان از کدام چیز معنوی برای فریب دادن و دلسردی روح استفاده نکرده است؟ اجازه ندهید به این راحتی به خاطر کارهایی که دیگران انجام داده اند، دچار روحیه بی ایمانی نشویم!

دوستان من، کتاب مکاشفه اشارات زیادی به چیزهای گذشته دارد که برای ما در کتب مقدس ثبت شده است. اگر می‌خواهید بفهمید که یک کتاب مقدس خاص در مکاشفه از لحاظ معنوی چه چیزی را آموزش می‌دهد، زمانی را به مطالعه بقیه کتاب‌های مقدس که به نماد یا عملی که کتاب مقدس مکاشفه درباره آن صحبت می‌کند اشاره می‌کند اختصاص دهید. وقتی آن متون مقدس را در زمینه اصلی آنها درک کنید، بینش بیشتری نسبت به درس روحانی که در مکاشفه آموزش داده می شود، خواهید داشت.

کتاب مکاشفه دارای چندین اشاره به چیزهایی است که در یک فاصله زمانی اتفاق می‌افتند:

  • چهل و دو ماه در مکاشفه 11:2 و 13:5
  • هزار و دویست و سه روز در مکاشفه 11: 3 و 12: 6
  • سه روز و نیم در مکاشفه 11: 9-11
  • یک زمان و زمان و نیم زمان در مکاشفه 12:14
  • هزار سال در مکاشفه 20: 1-3

زمانی که هر چیزی به موقع اتفاق بیفتد، تبدیل به تاریخ می شود و می توان از آن درس گرفت. یک ضرب المثل بسیار رایج و شناخته شده وجود دارد که سالها به همه ما آموخته است:

آنها که تاریخ را نادیده می گیرند محکوم به تکرار آن هستند.

دوستان عزیز، باشد که ما مایل به دریافت درس های روحانی باشیم که با اعمال دیدگاه تاریخی از مکاشفه در پرونده تاریخ کلیسا گذشته آشکار می شود.

fa_IRفارسی
مکاشفه عیسی مسیح

رایگان
چشم انداز